نفرات برتر جشنواره هنر‌های تجسمی رضوی در مشهد معرفی شدند+ویدئو شبی که شعر، شهید و امام رضا(ع) به هم رسیدند | روایت شب شعر ارادت در میدان شهدای مشهد اظهارات وزیر فرهنگ درباره قیمت کتاب و یارانه‌ها تئاتر مشهد، «حیاط خلوت» سلبریتی‌ها یا صحنه‌ای برای نمایش هنر واقعی؟ بازدید وزیر فرهنگ از بخش بین‌الملل سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران + فیلم کتاب هارداسان به سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران رسید تصویر آنچه در تصور نمی‌آید | روایت‌هایی از رویارویی با امام رضا (ع) و حرم رضوی زیبایی‌هایی که ساده از کنارشان می‌گذریم | درباره میراث ادبی حرم مطهر رضوی چه می‌دانیم؟ اکران مستند من هامونم در اتحادیه علوم زمین اروپا نقش متفاوت محسن کیایی در فیلم سینمایی «بازی را بکش» فیلم‌هایی که درباره امام رضا (ع) ساخته شدند تئاتر مشهدی «زنگار و آیینه» روی آنتن شبکه چهار تلویزیون + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ علت پخش نشدن سریال یزدان امشب (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) چیست؟ ۶ فیلم از رویش در جشنواره بین‌المللی ۱۰۰ | رونمایی از پوستر فیلم‌های منتخب جشنواره بغض پوریا شکیبایی با شنیدن صدای پدرش در برنامه ۱۰۰۱ + فیلم مراسم سالانه اسکار سینمای ایتالیا برگزار شد ماجرا‌ی اکران پرحاشیه پیرپسر؛ از توقیف تا رده‌بندی سنی انتشار کتاب «داستان‌ها و فیلم‌های ابراهیم گلستان؛ متن و فرامتن»
سرخط خبرها

درباره دفتر شعر علی حسینی، شاعر مشهدی | رمانتیسم در کتاب «کوهستان»

  • کد خبر: ۱۲۹۳۸۸
  • ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۹
درباره دفتر شعر علی حسینی، شاعر مشهدی | رمانتیسم در کتاب «کوهستان»
رمانتیسم به عنوان مکتب غالبِ شعر سپید ایران در واقع پناه بردن به طبیعت، نوستالژیا، رؤیا و اسطوره وپرداختن به عشق و مرگ اندیشی و انزوا است.

ادریس بختیاری | شهرآرانیوز؛ امروزه رمانتیسم مکتب غالبِ شعر سپید ایران است که پناه بردن به طبیعت، نوستالژیا، رؤیا و اسطوره، پرداختن به عشق و مرگ اندیشی و انزوا از عناصر اصلی آن است. در این نوشتار، نوستالژیا و رؤیا در کتابِ شعر «کوهستان» سروده علی حسینی از نشرِ چشمه، پی جویی و بررسی شده است.

گذشته یا نوستالژیا

در ابتدا باید گفت؛ آزردگی از محیط و زمان موجود و فرار به سوی فضا‌ها یا زمان‌های دیگر، دعوت به سفر تاریخی یا جغرافیایی، سفر واقعی یا رفتن روی بال‌های خیال به گذشته و هر چیزی که قرابت با فضای روحی امروز شاعر دارد و در واقع بتوان آن را در دایره فرار از حال به گذشته قرار داد و با حزن و اندوهی خاص به خاطر آورد، نوستالژیا نام دارد و از خصوصیات رمانتیسم است. اشعار علی حسینی را می‌توان در این دایره گنجاند. مانند این نمونه ها: «برف در من باریده/ و رد پای گذشته را پوشانده است/ انگار هرگز کودک نبوده ام...» یا «از پشت تنه لیمو بیرون بیا/ بگو از اساطیر باستان نیستی/ و ربطی به دختر شاه سمنگان نداری...» یا «به تو حق می‌دهم/ از این همه شباهت/ میان من/ و بلوط‌های کهن سال بترسی...» یا «انگیزه‌های انسان/ برای نگه داشتن اشیا/ بر می‌گردد به آن روزها/ که غروب/ هنوز نامی نداشت ...»

همچنین در جایی از کتاب واژه «گیسو» به جای «مو» به کار رفته که این لحنِ آرکاییک، خود بازتولیدِ چیزی از نوع اسطوره و تاریخ است. عین گیسوی رودابه در دیدار با زال، البته بازتولید تاریخ و اسطوره در چند جای دیگر کتاب هم اتفاق افتاده است: «در دیار سربداران ...» یا «جنگجویان مشروطه را/ دوستانشان کشتند...» جز در یکی دو مورد از اشعار این کتاب هم که شاعر به عنصر تاریخی غیربومی مانند «نازی ها» اشاره می‌کند، باقی ارجاعات به عناصر تاریخ و اسطوره بومی و ایرانی است. در واقع، با آغاز رمانتیسم هر کشوری به آبشخور‌های فرهنگی کهن خود باز می‌گردد تا جایی که در نسل دوم رمانتیک‌های آلمان، گرایش ملی گرایانه نیرومندی آغاز و موجب تحقیقات فراوان در زبان آلمانی، گردآوری افسانه‌ها و ترانه‌های محلّی و توجه به ادبیات عامیانه می‌شود.

گذشته با معنای دوری

در ادامه نقد اشعار این کتاب، اگر بپذیریم بین حال و گذشته به عنوان دو عنصر فیزیکیِ قابلِ اندازه گیری چیزی به اسم «فاصله» وجود دارد. این فاصله در شکل ذهنی و ناملموس با عبارت‌هایی مانند «فاصله»، «تبعید»، «فرار» و اسامی دیگر، خود را درون شعر‌های «کوهستان» نمود داده است. گذشته، زاده یک فاصله است یا یک تبعید یا فرار و در انتها با میل به برگشتن یا برنگشتن. این اولین خصوصیت یک شاعر رمانتیسم است؛ زندانی و تبعیدی بودن! مانند این نمونه: «عزیزم! / در دوری از تو/ چیز‌هایی آموخته ام... / زندگی چریکی خود را داشته ام...» یا این بندها: «همه چیز در من دور است/ انگار مأموریتی/ جز دوری ندارم...» و «نه کلبه‌های بین راهی گرمم می‌کند/ نه نطق‌های آتشین ...» اینجا طبیعت و روستا گاهی درون کلمه‌ها خود را نمایان می‌کنند و «کلبه» به جای رستوران بین راهی و هر عنصر شهری می‌نشیند؛ «همیشه چیزی نیست/ و تکه‌های گمشده/ از من گریخته اند...»

در دوری، فاصله و گریختن نیز هست که چهره اشیا، عناصر و انسان، گنگ و نامعلوم می‌شود و از این جهت به جای عنصر یا انسانی با اسمی خاص، با تعبیر «چیز» روبه روییم و با «تکه ها» مواجهیم که باز صورتی پراکنده و بی نام دارند؛ «آنچه فاصله بر سرم خواهد آورد... کلافه شده‌ای از دستم/ اشیا را رها می‌کنی/ رگ‌های دستت را رها می‌کنی ...» یا این جمله: «و مابقی دلم را دور بیندازم» و بی شک در عمق هم دوری و فاصله وجود دارد و این را در کلمات شاعر کوهستان می‌توان دید: «حالا که در کهکشانی دورافتاده ام ...» یا «این طور که من از زندگی می‌گریزم ... / مثل جزیره‌ای ناشناخته/ مثل جزیره‌ای خالی از سکنه آنجاست...»

نوستالژی با طعمِ افسانه پریان؛ گریز یا تبعید خویش خواسته و ناخواسته تنها به رفتن به یک جغرافیای فیزیکی و ذهنی دیگر یا به تاریخ و اساطیر محدود نمی‌شود و شاعر گاه خود را به دنیای «مالیخولیا» و «جن و پری»، «جادو» و افسانه واری که در آن آدم منتظر غول چراغ هست هم پرت می‌کند که گریز به ناکجاآباد، به افسانه پریان، به ناآگاهِ خیال انگیز، به غریب و اسرارآمیز، به کودکی و طبیعت، به رؤیا‌ها و شیدایی از این جمله است: «گویی که حلقه‌های دود/ از حنجره ام بیرون بزند/ غولی در درون داشته باشم ...» یا «من در مه و ابرهایم/ و فقط طلسم‌ها در من لانه دارند ...» یا «اغلب می‌ترسم... / غولی بیرون بیاید و/ داستان زندگی ام را بگوید...»
این گُنگی جن و پری و مه گونگی سوررئالیستی، نسبتی نزدیک با رؤیا و خاطرات غبارگرفته دارند و این ایماژ‌های رؤیاگونه و بازسازی خاطرات، از خصوصیات سبکی رمانتیسم است و در «کوهستان» نمونه‌های بسیاری از آن‌ها را می‌توان مثال زد؛

«دورم/ و نمونه موفقی از تباهی رؤیاهایم...»، «بیهوده در خیالات خود گشتن ...» یا «و در نبود هر چیز که رنگی از شادمانی و رؤیا دارد...» این بند، سه بار گنگی را القا می‌کند؛ یکی «نبودن» و یکی «چیزی» بودن و دیگری رنگی از «رؤیا» داشتن و به کار بردن تعابیر عام و کلی «هستی»، «جهان»، «نام»، «صدا» و «تصویر» که بر شخص یا حالتی کاملا واضح اشاره ندارد، تجلی همان گنگی و حالت‌های جن و پری شعر‌های دفتر «کوهستان» است؛ «می خواستم نامرئی باشم/ در پهنه هستی...» در اشعار علی حسینی همچنین شاعر همچون رؤیا، نمودی نامرئی طلب می‌کند، آن هم در پهنه هستی که مثل «چیز»‌ها و «تکه» ها، بی صورت و گنگ و دیرشناخته و ناشناخته است. در انتها باید گفت؛ پناه بردن به رؤیا و خاطرات، تکیه به ضمیر ناخودآگاه است. تکیه بر ضمیر ناآگاه (درون نگری)، نتیجه طبیعی گریز از خرد، توسّل به پر و بال دادن ذهن است؛ جایی که احساس و خیال به هم گره می‌خورد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->